جدول جو
جدول جو

معنی خشم آور - جستجوی لغت در جدول جو

خشم آور
(پَ اَ)
عصبانی کننده. غضبناک کننده. خشم آمیز. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اشک آور
تصویر اشک آور
آنچه باعث گریه یا ریزش اشک می شود مثلاً گاز اشک آور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خشم آلود
تصویر خشم آلود
خشمناک، غضبناک، برآشفته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چشم شور
تصویر چشم شور
چشمی که اگر با نظر اعجاب و تحسین به کسی یا چیزی نگاه کند به آن چشم زخم می زند و آسیب می رساند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خشک آخور
تصویر خشک آخور
آخوری که در آن کاه و جو نباشد، کنایه از زندگی فاقد چیزی برای خوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شرم آور
تصویر شرم آور
شرم آورنده، آنچه سبب شرمندگی شود، خجلت آور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نام آور
تصویر نام آور
دارای نام و آوازه، معروف، مشهور، نامدار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رزم آور
تصویر رزم آور
جنگاور، جنگ جو، رزم آورنده
فرهنگ فارسی عمید
(خَ / خِ وَ)
غضبناکی. عصبانیت. خشمناکی. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(بِ / بُ شُ دَ)
برآشفتن. عصبانی شدن. غضبناک شدن:
شیر خشم آورد و جست از جای خویش.
رودکی.
مار را هر چند بهتر پروری
چون یکی خشم آورد کیفر بری.
بوشکور بلخی.
چو خشم آورم شاه کاوس کیست
بمن دست یازیدن طوس چیست.
فردوسی.
پدر وار خشم آورد بر پسر.
سعدی (بوستان).
چو خشم آری آنگه شوند از تو سیر
که از بام پنجه گز افتی بزیر.
سعدی (بوستان).
- خشم آوردن بر، عصبانی شدن بر کسی. غضبناک شدن بر کسی. توضیح: ’خشم آوردن’ با کلمه ’بر’ متعدی میشود
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ وَ)
تعویذی که جهت محافظت از چشم بد بر کسی و یا بر جائی آورند، اسب چشم سبز. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خشم آلود
تصویر خشم آلود
غضبناک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشم آلو
تصویر خشم آلو
غضبناک خشمناک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرم آور
تصویر شرم آور
آن چه موجب شرم شود خجلت آور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکم آور
تصویر شکم آور
شکم گنده بطین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خبر آور
تصویر خبر آور
نوند پیام آور دخشک آور، گل پیک (گل قاصد) از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تعویذی که به جهت دفع چشم زخم (از انسان حیوان باغ خانه و جز آنها) سازند حرز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چشم شور
تصویر چشم شور
چشم بد زود اثر کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رزم آور
تصویر رزم آور
جنگجو جنگاور
فرهنگ لغت هوشیار
نامبرده، خداوند نام و آوازه، کسی که از جهت دلیری یا علم یا صنعت مشهور شده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نام آور
تصویر نام آور
((وَ))
مشهور، معروف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زخم آور
تصویر زخم آور
((زَ خْ. وَ))
مطرب، کسی که بر ساز زخمه می زند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خشک آخر
تصویر خشک آخر
((~. خُ))
کنایه از کسی که چیزی نداشته باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رزم آور
تصویر رزم آور
((وَ))
جنگجو، جنگاور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چشم شور
تصویر چشم شور
چشمی که از آن چشم زخم به کسی یا چیزی برسد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شرم آور
تصویر شرم آور
خجالت آور
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شرم آور
تصویر شرم آور
Disgraceful, Embarrassing, Shameful
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شرم آور
تصویر شرم آور
позорный , смущающий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شرم آور
تصویر شرم آور
schändlich, peinlich, beschämend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شرم آور
تصویر شرم آور
ганьба , незручний , ганебний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شرم آور
تصویر شرم آور
hańbiący, żenujący, haniebny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شرم آور
تصویر شرم آور
可耻的 , 令人尴尬的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شرم آور
تصویر شرم آور
vergonhoso, embaraçoso
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شرم آور
تصویر شرم آور
vergognoso, imbarazzante
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از شرم آور
تصویر شرم آور
vergonzoso, embarazoso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی